یادت هست؟

روزی پرسیدی این جاده کجا میرود؟

و من سکوت کردم...

دیدی...جاده جایی نرفت...

آن که رفت،تو بودی

میان ماندن و نماندن

فاصله تنها یک حرف ساده بود

از قول من به جاده بی امان بگو

اول اگر دل باشد آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد

یه مخاطب خاص دارم که چند روزه که رفته...

با تمام مداد رنگی های دنیا

به هر زبانی که بدانی یا ندانی

خالی از هر تشبیه و استعاره و ایهامی

تنها یک جمله برایت خواهم نوشت

دوستت دارم...

خاص ترین مخاطب خاص دنیا...

میگفتی مثل همه "نیستی"

که قول بدهی و بشکنی،

که حرف بزنی و عمل نکنی،

که بیایی و نمانی،

که بروی و نیایی،اما.........

خواستن همیشه توانسن نیست...

گاهی فقط داغ بزرگیست که تا ابد در سینه ات میماند...

اری میخواستم اما.........

هنوز بدرود نگفته ای.دلم برایت تنگ شده است

چه بر من خواهد گذشت،اگر زمانی از من دور باشی

هر وقت که کاری نداری انجام دهی،

تنها به من بیاندیش

من در رویای تو شعر خواهم گفت

شعری درباره ی چشمهایت...

و دلتنگی........